تحلیلی بر نامه تاجگردون به استاندار؛آقای استاندار: در دامی که تاجگردون برایت پهن کرده قرار مگیر، پیام تاجگردون سرشار از تمامیت خواهی است

تحلیلی بر نامه آقای تاجگردون به استاندار
آقای استاندار: در دامی که تاجگردون برایت پهن کرده قرار مگیر، پیام تاجگردون سرشار از تمامیت خواهی است.
چرام و دهدشت ستیزی آقای تاجگردون بازهم آشکار شد…
آقایان بزرگواری و عدل هاشمی بپذیرید که در دوره نمایندگی تان، نماینده رد اعتبار شده مجلس، از عدم اقتدار شما نهایت استفاده را برده….

دیروز در یکی از سایتهای خبری استان، نامه ای از نماینده سابق گچساران که اعتبارنامه اش از سوی مجلس شورای اسلامی رد شد، انتشار یافت که حاوی مسائل گوناگونی بود که قصد پرداختن به آن را نداریم. اما یک پیام نگران کننده و تأسف بار در آن نهفته بود که برملاکننده نوع نگاه وی به استان کهگیلویه و بویراحمد و مخصوصا شهرستانهای چسبیده به گچساران و باشت یعنی چرام و دهدشت است همانگونه که گفته اند: انسان در زیر زبان خویش نهفته است.
در زیر عین یک پاراگراف از نامه ایشان را می آوریم و بر اساس واقعیات آن را تحلیل می کنیم تا دیگر نقاط استان ماهیت ایشان را بهتر بشناسند:
«…….این موضوع ادامه داشت و سالانه به هر بهانه‌ای و در پایان سال و در جلسات و رایزنیهای فشرده حق آلایندگی دریافت و به ذینفعان پرداخت می‌شد و این بحث ادامه داشت تا اینکه بعد از نمایندگی اینجانب و بی توجهی مسئولین سهم آلایندگی گچساران از شهرستان گچساران فراتر رفته و به دیگر نقاط درون و حتی بیرون از استان پرداخت می‌شود و ای کاش ذره‌ای از آن صدای بلند شده به این موضوع هم توجه می‌کرد.»
در پاراگراف فوق دقت نظر کنید؛ هم ظلم تاجگردون در دوره نمایندگی خود به دیگر نقاط استان در آن هویداست و هم ضعف نمایندگان هم دوره ای ایشان ( آقایان بزرگواری و عدل). دو‌ دلیل و مستند در این باره وجود دارد:
نخست اینکه آقای تاجگردون از ضعف آقایان بزرگواری و هاشمی پور نهایت استفاده را برد ( رجوع شود به قضیه سرازیر شدن بودجه به سمت گچساران و باشت، به عنوان نمونه باغ بنوشکه و شهرداری گچساران در نسبت به باغ چشمه بلقیس و شهرداری چرام و دهدشت ….).
دوم: اختصاص حق آلاینده ها به گچساران و باشت و بی توجهی به چرام و دهدشت در صورتیکه چسبیده به حوزه انتخابیه وی هستند و اغلب مناطق هم مرز، پایگاه رأی وی محسوب میشدند چیزی که آقای بزرگواری قبلا بدان اذعان کرد.
اما پاسخ این نامه چندان سخت نیست. پاسخ: آقای تاجگردون، اکنون موحد نماینده کهگلویه است نه بزرگواری و عدل که تو از عدم اقتدار آنها سوء استفاده می کردی و اکنون سید ناصر نماینده گچساران است که انصاف دارد نه تو که خارج شدن از انصاف و عدالت در بودجه مثل آب خوردن بود برایتان و گچساران را تافته جدا بافته می دانستی.
در پاراگراف ذکر شده، نماینده اخراجی مجلس، زیرکانه برای سهم آلایندگی، قیدِ گچساران را تعریف کرده؛ انگار دهدشت و چرام که فقط برای روز انتخابات آن دو را می‌خواست، چسبیده به گچساران نبودند و انگار گچساران جزء این استان نیست و اینچنین آقای تاجگردون تنگ نظرانه گفته با بی توجهی مسئولان حق آلایندگی به دیگر نقاط درونِ [ استان ] پرداخت می شود یعنی اینکه در دوره ای که در کمیسیون بودجه حضور داشت، نمی گذاشته سهم آلایندگی به کهگیلویه و چرام برسد ( گرچه در مقام صحبت و حرف، همیشه تعریف از چرام و دهدشت می کرد و آن را پایگاه رأی خود می دانست) و اکنون که از مجلس برکنار شده، حسرت و تأسف میخورد که این آلایندگی شامل دیگر نقاط استان از جمله چرام و دهدشت می شود تا جائیکه به استاندار نامه می نویسد!!!!!
لذا به استاندار محترمانه تذکر داده می شود در دامی که نماینده سابق گچساران و باشت برایش پهن کرده، نیفتد که سرانجامی جز خسران دنیوی و اخروی نخواهد داشت.
آقای تاجگردون اکنون شاید اغلب مردم آگاه چرام‌ و دهدشت خود را سرزنش کنند و در درون خود بگویند: خاک بر سر ما که برای تو سر و پا می شکاندیم و حال ثابت شده که تو فقط رأی ما را میخواستی!!!!!
آقای تاجگردون چرام و دهدشت ستیزی شما مسبوق به سابقه است.چرا که در زمینه ارتقای نیروی انسانی در دقیقه نود جلوی مدیر کلی نخبه کهگیلویه ای (استاد اخلاقی اهل چرام) را برای اداره کل ارشاد گرفتی.
لب کلام این است که در این نامه آقای تاجگردون خواسته یا ناخواسته واقعیتی تلخ، به منصه ی ظهور رسیده ( تلخ برای او که پس از رفتنش حق آلایندگی، به دیگر نقاط استان از جمله شهرهای چسبیده به گچساران و باشت یعنی دهدشت و چرام، به عنوان پایگاه رأی او در زمان انتخابات اختصاص یافته و تلخ برای ما چرامی ها و دهدشتی ها که هر روز ابعاد جدیدی از ضعف عملکرد و دور خوردنِ آقایان عدل هاشمی و بزرگواری توسط تاجگردون آشکار می گردد.
تلخ کامی او بیانگر تمامیت خواهی اش و گچساران را تافته جدابافته دانستن است و تلخی کامی ما، بیانگر چرام و دهدشت ستیزی درونی آقای تاجگردون است که ” آب را از سرو بر آنها می بست” و با رفتارهای پوپولیستی اش کسی نمی دانست کار کیست اما اکنون آشکار شده است.